مذاکرات درون تاکسی
کمی استرس داشت که بگه یا نگه ؟؟؟بهش میگن گرگ جاده های برزک یهو پیرزن عقبی گفت الهی خیر نبینن با این جاده های خرابشون اهههه؟؟؟؟
دهنش باز شد ___))))
هی حاج خانوم چی چی میگوی تا یه شهردار میاد جا بیفته مردم بیرونش میکنن چند وقت پیش یه نفر اومد بالا باغستون یه آبشار درست کنه همه باغستونیا دنبالش گذاشتن زشته به خدا حاج خانوم ما الان سیب گلاب رو از سده بگیریم ما که منبع سیب گلاب بودیم یه مشکونی میگفت برزکیا بی ارضه هستن اگه برزک مال ما بود میومدیم یه تیغ به جادش میکشیدیم تا وزارت راه مجبور بشه خودش درست کنه خیلی درد دلا شد تو تاکسی خیلی