عمو نوروز! نیا این جا... که این برزک عزاداره!
پدر خرجِ یه سال قبلِ شبِ عیدُ بدهکاره!
چشای لیلا از سرخی مثِ ماهیِ هفت سینن،
که از بس تر شدن دائم، دیگه کم کم نمی بینن.
ماشینا گم شده پُشتِ چاله های فراموشی.
تن خودرو شده پر پر توگودال بی اسفالتی...
توی این برزک تاریک کسی چشم انتظارت نیست،
تا وقتی نونُ خوش بختی میونِ کوله بارت نیست!
عمو نوروز! نیا برزک
عمو نوروز! نیا برزک
عمو نوروز! نیا برزک! بهار از یادِ ما رفته!
توی سفره نه هفت سینه، نه نونه، نه پولِ رخته !
عمو نوروز! تو این خونه تمامِ سال زمستونه.
گُلُ بلبل یه افسانه س. فقط حسینعلی داناس که می خونه.
بهارُ شادیِ عیدُ یکی از این جا دزدیده.
یکی خاکسترِ ماتم رو تقویمِ ما پاشیده...
توی این برزک تاریک کسی چشم انتظارت نیست،
تا وقتی نونُ خوش بختی میونِ کوله بارت نیست !
شعر :H_H
خیلی خواستم شاعر رو معرفی کنم ولی خودش تو ایمیلش خیلی تاکید داشت که نگم ولی من تاقت نیاوردم مخفف اسمشو زدم